دكتر سيد حسن هاشمي، در كانال تلگرامي خود درباره آيت الله واعظ طبسي نوشت: در مورد هر شخصیتی، قضاوتهای متفاوتی میشود. قضاوت من در مورد آیتالله واعظ طبسی، رهآورد آن چیزی است که شاهد بودهام و صادقانه برایتان نقل میکنم.
طی ۳۰ سال گذشته صرفا به آموزش، پژوهش و طبابت مشغول بودهام. پست سیاسی نداشتهام، بلکه از سیاست گریزان بوده و هستم. لذا آنچه روایت میکنم، نه دفاع از قدرت، که پاسداشت اخلاق است.
من نیز سخنان بسیاری در مورد آیت الله طبسی شنیده بودم و برخی از آنها حتی در باورم نیز جای گرفته بود. اما طی دو سال گذشته که به دلیل بیماریشان، چند نوبت به دیدارشان رفتم، مشاهده کردم همچنان در خانهای زندگی میکنند که از زمان انقلاب هم در آن ساکن بودند.
خانهای که در و دیوار و پنجرههایش فرتوت و روایتگر کهنسالی منزل بود. در این دیدارها روی همان مبلهایی نشستم که ۳۵ سال پیش، رویشان نشسته بودم. با خودم گفتم اگر این ساده زیستی نیست، پس چیست؟
ای کاش صدا و سیما به این وجه از وظایفش نیز عمل میکرد و در مستندی، زوایای گوناگون زندگی بزرگان دینی ما، از جمله آیت الله طبسی را به تصویر میکشید تا مردم آگاهتر شوند. اینکه مسوولین نظام را صرفا در موقعیت رسمی و پر زرق و برق نشان دهیم، طبعا به معنی سانسور نمودن حقایق وجودی و ساده زیستی بسیاری از آنهاست؛ ظلمی بزرگ.
شاید مردم ندانند که جناب آقای طبسی طی 10 سال گذشته بسیار آزار دید. از آن رو که یکی از مخالفان جدی اتفاقات گوناگون سیاسی و اقتصادی آن سالها بود و به واقع در حق ایشان ظلم شد.
من با تمام وجود، سوء استفاده کنندگان از قدرت را دشمنان انقلاب، اسلام و مردم میدانم؛ اما با اطمینان شهادت میدهم که آیت الله طبسی این گونه نبوده و چنین زندگی نکرده است.
ایشان البته دستگاه عظیم اقتصادی آستان قدس را تحت نظر داشت؛ اما هیچ گاه ندیدم جز رعایت حدود الهی، عملی انجام دهد. حتی گاهی صمیمیترین دوستانش از این حد رعایت اخلاق و مرزهای عقیدتی متعجب میشدند، او اما هیچگاه از آرمانش دست برنداشت. ایشان برای مراقبت از وقف و انجام وظیفه، بسیاری ناملایمات را به جان خرید که شاید خودشان از بازگو کردن آنها رضایت نداشته باشند.
اشاره میکنم که آیت الله طبسی در دفاع از آیت الله هاشمی رفسنجانی با بسیاری از دوستان و حتی هم لباسیهای قدیمی اختلاف نظر پیدا کرد، اما تا آخرین لحظه بر نظر خود ایستاد. خلاصه اینکه؛ آن چه از ایشان دیدم، پایبندی به عقاید، هم رنگ جماعت نشدن و به قول عوام، نان به نرخ روز نخوردن بود و بس.
شاید بسیاری این سخنان را باور نکنند؛ به دلیل پارهای شنیدههای نادرست که در مورد خیلی از بزرگان انقلاب گفته میشود. نظر افراد محترم است، اما حواسمان باشد که گمان نادرست راجع به افراد داشتن، فعل اخلاقی نیست. گو اینکه همه چیز، روزی در پیشگاه خدا روشن میشود.
از خداوند قادر متعال میخواهم به همه ما بینشی عنایت کند که تنها بر اساس شنیدهها قضاوت نکنیم و چنان در مورد افراد سخن بگوییم و عمل نماییم؛ که به فرموده علی (ع) دوست داریم همانگونه درباره خودمان بگویند و عمل کنند تا در جهان دیگر، بار اعمالمان سبک و روحمان آرام باشد. انشاءالله.»
نظر شما